فرمت فایل: ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ ) قسمتی از محتوای متن تعداد صفحات : 7 صفحه خلاصه داستان رومئو و ژولیت - ویلیام شکسپیر رومئو و ژولیت از دو تا خانوادهی کله گنده! بودن که از قدیمالایام با هم دشمنی داشتن و عمراً کنار نمیومدن با هم. هر وقت هم بین اینا درگیری میشد، کلی تلفات میداد. رومئو عاشق یه دختری بود به اسم رزالین و خودش رو میکشت واسه دختره ولی رزالین اصلاً عین خیالش نبود و این موضوع خیلی رومئو رو اذیت میکرد. یه روز دوستجونِ رومئو برای اینکه یه کم تفریح کنن و حال رومئو بهتر بشه و انقدر به رزالین فکر نکنه، بهش خبر میده که خانوادهی فلانی - خانوادهی ژولیت اینا در واقع! البته اون موقع، رومئو نمیدونسته که اصولاً ژولیتی وجود داره - یه مهمونی بزرگ قراره برگزار کنن و کلی دختر خوشگل اونجا هست از جمله رزالین و اگه بیای با هم بریم، میتونی کلی رزالین رو دید بزنی. رومئو میگه نه، اونا من رو میشناسن. بعد اگه اونجا ببینن من رو که بدون دعوت اومدم به مهمون ...
ادامه مطلب ...
چهارشنبه 15 آذر 1396 ساعت 11:30