تاریخچه تحول نگرشها نسبت به کودک از گذشته تاکنون: در قرون وسطی ، کودک جایگاه پایداری نداشت وبر طبق شواهد موجود ، به عنوان فردی در مقیاس کوچکتر مور دنظر بوده است و به عبارت بهتر او را مینیاتور افراد بزرگتر دانسته اند . زیرا جامعه قرون وسطایی از طبیعت ویژه دوران کودکی که در حقیقت متمایز کننده کودک از بزرگسال است آگاهی و اطلاع صحیحی نداشته است . در این موقعیت کودک به محض اینکه می توانست بدون مادر و یا دایه و للله اش زندگی کند ، و به اصطلاح روی پای خود بایستد مانند یک فرد بزرگتر با او رفتار می شد و همان انتظارات را از او داشتند .مسئله تفاوتها و نیازهای آنهابا فرد بزرگتر و نیز تفاوتهای فردی کودکان بسیار دور از ذهن بوده است . بسیاری از نوشته های موجود در سالعای دور نشان دهنده نگرشی بسیار سطحی و تحقیر آمیز نسبت به کودکان است .کودکان خردسال در این دوران قربانی بسیاری از ضعفها شده و مورد بهره برداریها ، استثمارها و سوءاستفاده های مختلف جسمی و روانی قرار گرفته اند و به همین جهت ، بسیاری از کودکان به علت فقر فرهنگی و تفکر نادرست درباره ماهیت رشد و تواناییهایشان حتی از نظر طول عمر ، دوام چندانی ن ...
ادامه مطلب ...
دوشنبه 22 آبان 1396 ساعت 07:12